گل ، گندم و باد و بارون

ساده مثل آب

دنیا ترکیبی است از خوب و بد ، زشت و زیبا ولی رویهم رفته شیرین است مثل گیاه نیشکر ممکنه همه قسمتهاش شیرین نباشه اما در نهایت نتیجش میشه شکر

گل ، گندم و باد و بارون

از خونه همسایمون که فامیلمون هم میشد صدای شادی و هورا بلند شد و باورتون نمیشه وقتی بهم گفتن اسم تو نیست چه حالی پیدا کردم . از خونه زدم بیرون مستقیم رفتم سر قبر بابام . داغون شده بودم . حتی به سرم زد برم تو رودخونه و خودکشی کنم . اما یاد مادرم که می افتادم نمیتونستم . چون ما فقط برای خودمون زندگی نمیکنیم . چند ساعتی بود که از خونه زده بودم بیرون . کنار رودخانه بودم داداش کوچیکم پیدام کرد گفت زود بریم خونه قبول شدی تو . باورم نمیشد میدونستم برا آروم کردن من که بلایی سر خودم نیارم اینطوری میگفتن . به خونه که رسیدیم مادر و خواهرم داغون بودن ولی با دیدنم جون گرفتن و گفتن قبول شدی . روزنامه رو که با چشمان خودم دیدم به نامردمی فامیلمون بیشتر پی بردم . اون روز که میبایست روز شادی ما باشه رو با یه دروغ به عزا تبدیل کرد و ممکن بود هر اتفاقی بیفته اما اونا که حالیشون نبود . به هر حال من قبول شدم دانشگاه دولتی و تونستم خیلی از چیزا رو عوض کنم  و بچه های اونا حتی یکیشونم دانشگاه دولتی قبول نشد .

اینو برا کسانی خوندم که اگر به هر دلیل خسته و درمونده شدن بدونن باید مقاومت کرد و خواستن توانستن است . گلهای کوچیک و گندم رو تو صحرا ببینید که با همه نحیفیشون چطور جلوی باد و بارون و گرما دوام میارن . زندگی همینه باید مقاوم بود قرار نیست همیشه شرایط طبق میلمون باشه مهم اینه که بخواهیم تغییر بدیم و میتونیم . یا حق


نظرات شما عزیزان:

سارینا اصفهان
ساعت17:23---19 فروردين 1393
من طاقت ندارم بدووو بقیشو بگو بینم بعدش چی شد...!!!خخخخخخخخ

سوگل
ساعت10:58---19 فروردين 1393
حدس میزنم کتابش خیلی جالب باشه منتظر شنیدن بقیه اش هستم

نفیسه
ساعت0:27---16 فروردين 1393
ای کاش اسم کتابو میگفتین چون دوست دارم این کتاب و بخونم داستان تا نصفه رها شد دوست دارم بدونم چی میشه
پاسخ:نفیسه عزیز دوست دارم هر چند وقت یه قسمتایی ازش براتون بخونم برا همین این افتخار رو بمن بدید راوی باشم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 14 فروردين 1393برچسب:کنکور , فامیل , مادر,گندم , گل ,خودکشی , موفقیت , خواستن توانستن است, ] [ 9:50 ] [ ایرانی ] [ ]